شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی/
سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی /
"محضر اعضای محترم شورای اصلاح طلبان استان قزوین"
⬅️تفکر،روش و منش اصلاح طلبی چیزی جز اصلاح روندها و چرخه های معیوب و ناکارآمد در جهت تقویت منافع ملی،منطقه ای و مصالح کلان این جریان فکری مردمی نیست. شوربختانه باید اذعان داشت عدم توجه به جوانان،عدم اعتماد به جوانان و استفاده ابزاری و مقطعی از این قشر فرهیخته خود یکی از روندهای معیوبی است که طی سال های اخیر گریبان بخشی از جریان اصلاح طلبی را گرفته و به خاطر سکوت توام با خویشتن داری که ناشی از حجب و حیای جوانان اصلاح طلب است این موضوع به نحوی در برخی تصمیم گیران ما نهادینه شده که گمان می برند این تفکر، تفکر صحیح است و در نتیجه اراده ای هم برای تغییر آن تا به امروز وجود نداشته است.
⬅️اما امروز دیگر جوانانی که رقم زننده حادثه های بزرگ در کشور و استان بوده اند آستانه تحمل شان به پایان رسیده و طاقت شان طاق شده است:
گذشت من سکوت نیست /
سکوت من گذشتنی است/
صدای من سکوت نیست/
سکوت من شکستنی است/
⬅️بزرگان ما که همیشه احترام شان بر ما واجب است چه زمانی می خواهند قدمی برای این جوانان بردارند؟ چه زمانی می خواهند تلاشی برای حمایت از جوانان مستعد شناسنامه دار اصلاح طلب کنند؟ استفاده از ظرفیت عظیم جوانان توانمند در استان که شعار آن مرتب در جلسات داده می شود چه زمانی عملی خواهد شد؟ آیا شعار دادن دیگر بس نیست؟
⬅️ما جمعی از مسئولان شاخه جوانان احزاب اصلاح طلب استان فضای حاکم کنونی را فضای؛ دلسردی ها و بی انگیزگی های جوانان دیده ایم و نگران هستیم تداوم این روند معیوب اندیشه ناب اصلاح طلبی را از بزرگ ترین سرمایه اش یعنی نیروی انسانی جوان،تحصیلکرده و توانمند خالی نموده و آنان را به انفعال بکشاند و دیگر در برهه های حساس و سرنوشت ساز شاهد نقش آفرینی فعال، موثر و داوطلبانه آنان نباشیم.
⬅️دیگر نگذاریم آینده به دست گذشته قربانی شود و استعدادهای درخشان در هاله ای از ناشناختگی و بی مهری بسوزد و چرخ تاریخ به کندی و آهستگی برای تان و برای مان عقب گردهایی دل آزار و جبران ناپذیر بوجود آورد.
در پایان باید گفت اگر اعتماد و اعتقاد به جوانان و توانمندی های شان وجود ندارد که هیچ !
اما اگر ذره ای این جوانان را باور دارید بسم الله...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔹محمد مهدی سیدتقیا مسئول شاخه جوانان حزب اعتدال و توسعه
🔹محمد زحمتکش مسئول شاخه جوانان حزب اعتماد ملی
🔹مهدی یعقوبی مسئول شاخه جوانان حزب ندای ایرانیان
🔹علی میرزایی مسئول شاخه جوانان حزب میهن ایران اسلامی
🔹روح الله مومنی مسئول شاخه جوانان حزب کارگزاران
🔹میلاد حکمی مسئول شاخه جوانان حزب جوانان ایران اسلامی
جبهه مجازی حامیان دولت در قزوین
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی قزوین استاندار قزوین را به دلیل عدم پرداخت بودجه به نهاد تحت مدیریت او مورد انتقاد قرار داد۰
به گزارش پیام خرداد حجت الاسلام قابل در جلسه ای که برای هماهنگی مراسمات دهه فجر برگزار شده بود، انتقادات تندی را متوجه استاندار قزوین کرد و گفت:
"از روزی که همتی آمده هیچ کمکی به ما نکرده است۰"
به گفته ی قابل در گذشته ( در دوره استانداری مرتضی روزبه) کمک هایی به نهاد تحت مدیریت او شده، اما امروز این چشمه خشک شده است۰
او در پاسخ به اظهارات رییس ورزش و جوانان قزوین در همین جلسه که از نبود بودجه، حتی برای چاپ بنر در دهه فجر خبر داده بود، گفت: شما نزدیک به ۶۰ سمن تشکیل دادید و به آنها کمک می کنید۰ آنجا اعتبار دارید ، اما برای پلاکارد دهه فجر اعتبار ندارید؟
قابل تلویحا مدعی شده که برخی دستگاه قصد استفاده سیاسی از دهه فجر را دارند۰ او گفت: اگر قرار باشد اعتبارات به سمت انتخابات برود، به واسطه مسوولیتی که در [شورای نگهبان ] دارم، جور دیگری با این افراد برخورد می کنم۰
او افزود: چطور در جریان سفر رییس جمهور به قزوین همه آمدند و هزینه کردند، اما اینجا که بحث انقلاب است، می گویند نداریم؛ در حالی که پول دارند۰
او درباره سخنرانان دهه فجر نیز گفته که آنان نباید سو گیری سیاسی داشته باشند۰
سال گذشته حضور " علی قابل" در همایشی در مسجد امام خمینی با حضور حداد عادل که اصولگرایان قزوین آن را نشست همگرایی اصولگرایان خواندند، مورد انتقاد گروه های اصلاح طلب قرار گرفت۰
چرا که او مسوول دفتر شورای نگهبان در قزوین بود و حضور او در یک میتینگ سیاسی قبل از انتخابات مجلس، بی طرفی اش را نقض می کرد۰
ظهر یکی از روزهای پایانی ماه رمضان، اشتباه انسانی یا هر عامل دیگر، به زندگی یک سرباز وظیفه لشگر 16 زرهی قزوین پایان داد.
به گزارش پیام خرداد، در یک روز تابستانی به مرتضی آخوندی، گروهبان یکم که در واحد جنگ نوین لشگر 16 زرهی قزوین خدمت می‌کرد؛ خبر می‌دهند که باید به ماموریتی در آراسنج برود. اما پیش از آن باید با تعداد دیگری از سربازان دستی به سر و روی بنز 911 ای بزند که لاستکیش پنچر شده است. این را پدر مرتضی اخوندی از اتفاقی که برای فرزندش افتاده، روایت می‌کند.
او که این را از مسئولان لشگر 16 زرهی قزوین شنیده، ادامه می‌دهد: فرزند من در واحد جنگ نوین خدمت می‌کرد و آن روز کاری را انجام داده که وظیفه‌ی سربازان این واحد نیست؛ اما ظاهرا تمیز کردن و کارهایی همچون تعویض لاستیک ماشین‌های لشگر یکی از وظایف سربازان است. آن روز به او دستور می‌دهند که لاستیک بنز 911 ای را که پنچر شده است؛ تعویض کند. همه کارها را یکی دیگر از سربازان انجام می‌دهد؛ اما باد زدن لاستیک بر عهده‌ی مرتضی است.
پدر مرتضی می‌گوید که روایت روشنی از اتفاق رخ داده ندارد؛ اما آن‌طور که به او گفته‌اند، "بچه رینگ" ماشین را خوب جا نزده‌اند و زمانی که مرتضی لاستیک را باد می‌زده، بچه رینگ به سوی او پرتاب شده تا او به تویوتای پشت خود برخورد کند و دچار ضرب‌دیدگی شدید در ناحیه سر شود.
فریدون همتی در جلسه اقتصاد مقاومتی روز گذشته (یکشنبه) ضمن هشدار به معاونین استانداری و برخی مدیران استان نارضایتی خود را از عملکرد آنان اعلام کرد.
وی گفت: اگر تا پایان مرداد کارها سرعت نگیرد عذر برخی از مدیران را خواهیم خواست. از عملکرد معاونین خودم و برخی مدیران از جمله راه و شهرسازی، جهاد کشاورزی، صنعت، معدن و تجارت، میراث فرهنگی، بانک ها راضی نیستم.
استاندار قزوین ادامه داد: برخی دستگاه ها به قفل کننده کارها در استان تبدیل شده اند. هر مدیری که با توسل به بخشنامه مانع کار و تولید شود ضد نظام، رهبری، دولت و مردم است.
وی خاطر نشان کرد: مدیری که شجاعت تصمیم گیری ندارد به درد نمی خورد. مدیران نا موفق را در جلسات بعدی معرفی خواهیم کرد تا دیگران حساب کار دستشان بیاید!
افشای کودتای نوژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نمونه ای از امدادهای غیبی و کمکهای خداوند در قبال ملت ایران بود.
به گزارش روابط عمومی شورای اسلامی شهر قزوین؛ فرج ا... فصیحی رامندی در جلسه پارلمان محلی قزوین که عصر امروز در تالار مردم برگزارشد، با اشاره به 18 تیر ماه مقارن با سالروز کشف و انحدام کودتای نوژه اظهارداشت: بنابر سخنان مقام معظم رهبری، نباید کمکهای ماوراء الطبیعی و امدادهای غیبی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران را نادیده گرفت و ایشان جریان کشف کودتای نوژه را که حیوانی بنام سگ در آن از نقش بسزایی برخوردار بود، نمونه ای از کمک های خداوند در قبال ملت ایران دانستند.
وی با اشاره به سالروز حمله رضاخان به مسجد گوهرشاد به منظور کشف حجاب را نمونه ای دیگر از ننگ های رژیم پهلوی برشمرد و افزود: این اقدام ناپسند رضاخان در راستای دین زدایی رخ داد، ولی در نظام جمهوری اسلامی ایران برای ترویج این امر پسندیده و اسلامی روز عفاف و حجاب نام گرفت.
فصیحی رامندی در رابطه با اهمیت بالای مقوله عفاف و حجاب یادآورشد: یکی از مهمترین اهداف دشمن کمرنگ کردن اهمیت مقوله عفاف و حجاب در کشورمان هستند و در این راه تضعیف اصول اعتقادی مردم را به نشانه گرفتند که امیدواریم در روز و هفته ای که بنام عفاف و حجاب نامگذاری شده برنامه های بلند مدت و سالانه ای تدوین کنیم تا تمایل جامعه نسبت به این مقوله مهم ارتقاء بیشتری پیدا کند.
اگر دست های پشت پرده و البته مدعی نجات کشتی در ادوار اخیر اجازه بدهند ٬گویا قراراست در روزهای آتی شاهد برگزاری مجمعدانتخاباتی هیات کشتی استان باشیم. بررسی حواشی و اتفاقات یک دهه اخیر پیرامون هیات کشتی استان نشان دهنده تنها یک مشکل بنیادی و ریشه ای ٬عدم مدیریت صحیح و کاربلدی در توسعه و پیشرفت این هیات باریشه و قدیمی استان است. کشتی استان قزوین در نگاه کارشناسان جامعه کشتی ایران در سنوات گذشته با داشتن ستاره های نامی همچون ؛یعقوبی.بابااولادی.باقرآبادی.لالوها.شیخی ها. پیشرو.عبدلی.حسینی. حیدری. لایق در دهه های گذشته و در یک دهه اخیر با ستاره های مانند شهاب قربانی .بیژن چنگیزی فر و احسان لشگری قدم های در جای پای برزگان کشتی استان برداشته اند البته نام ها و چهرهای زیادی بودن که برای کشتی این استان افتخار افرینی کرده اند. حال موقعی که می خواهیم در بین جماعت گوش شکسته ایران و مدیران ورزشی کشور و البته استان از نام هیات کشتی سخنی به میان بیاوریم ٬تنها واژه ممکنه همان بی سروسامانی و نبود مدیر در راس یک هیاتی به مانند هیات کشتی استان قزوین است. بررسی دوران مدیریتی ۱۵سال اخیر هیات استان این را نشان می دهد که بعد از مدیریت مرحوم سید کریم مومنی کسی نتوانسته است دل جماعت کشتی را یکدل نماید . در این بین مدیرانی همچون محمد مشهدی آقایی. محمود حیدری. عباس نیکویه.رضا لایق و مسعود نصرتی سکاندار مدیریت بودن که دوران مدیریتی نصرتی ۴ساله به اتمام نرسید و با کناره گیری وی از هیات در ۱/۵سال اخیر همگان می دانیم که هیات کشتی فعلی به مدیریتی جزیره ای اداره می شود. حال اهالی کشتی استان بعد از چند سال خون ودل خوردن در انتظار تشکیل مجمع انتخاباتی هستند ودر بین نامزدهای مدیریت هیات کشتی افرادی همچون محمود حیدری ریئس سابق هیات ٬علی قدمی عضو شورای شهر الوند٬عادل طاهرخانی داور کشتی و علی نعمتی کشتی گیر پیشکسوت ثبت نام کرده اند که همگان منتظر زمان برگزاری مجمع هستند. حال با نگاهی به مشکلات موجود هیات کشتی استان و ترسیم ضعف های این هیات از قبیل ۱_عدم ثبات مدیریت صحیح در راس هیات ۲_نبودنایب رییس و دبیر قوی در بحث اجرایی کردن فعالیت های هیات ۳_نبود کمیته های قوی مانند کمیته آموزش .کمیته جوانان .کمیته فنی .کمیته مربیان ۴_عدم توجه به سیستم پایه ای کشتی که همان استعدادیابی و تشکیل لیگ های نونهالان و نوجوانان استان است۵_عدم استفاده صحیح و مکانیزه از خانه کشتی استان که محلی برای توسعه و پیشرفت کشتی در دوران مدیریتی محمود حیدری احداث گردید ولی الان به صورت نیمه تعطیل گردیده است وعدم استفاده صحیح از سالن تختی و نبود یک برنامه سازمان دهی شده در کلاس بندی و نبود مربیان کارآمد در تمرینات.۶_عدم استفاده از دانش مربیان و نبود کمیته های فنی برای تیم های استان ومهمتر از همه فراری دادن مربیان و نبود خروجی مناسب تیم های اعزامی استان در مسابقات قهرمانی کشور .۷_متاسفانه در طول این سالها کشتی گیری از استان در ترکیب تیم های اعزامی ایران به مسابقات آسیایی.جهانی و....نبوده است وباید با نگاه کارشناسی بررسی شود که مشکلات کجاست.۸_نبود لیگ استاندارد استانی در همه پایه ها نونهالان.نوجوانان .جوانان.بزرگسالان و حتی پیشکسوتان لازمه رشد و شکوفایی هر هیات ورزشی و البته کشتی خواهد بود و در این بین با راه اندازی باشگاه های خصوصی و سازمان دهی اماکن ورزشی که کشتی فعالیت دارد می توان به نجات هیات کشتی امیدوار شد./ حال با این مشکلات جزی و بررسی و شناخت گذشته هیات کشتی استان که بعد از مرحوم سید کریم مومنی همه مدیران در حالت رفت و آمدن بودن و تنها محمود حیدری ۶سال (۲سال سرپرست ۴سال ریئس) کسی نتوانسته در این هیات دوام بیاورد .حتی رضا لایق ٬عباس نیکویه و مسعود نصرتی نیز دوران قانونی ۴ساله خود را به اتمام نرسانند !حال خود بدانید که در این هیات کشتی حداقل ۱۵سال اخیر چه اتفاقاتی رخ داده است و با موشکافی آسیب ها و جریان های هیات کشتی ٬بهترین راه نجات هیات کشتی سپردن مدیریت هیات به دست محمود حیدری است. فردی که هم دوران مدیریتی قابل قبول در هیات در گذشته داشته است و هم دوران مدیریتی در تربیت بدنی دانشگاه بین الملل و با وجود شناخت از جماعت کشتی و خواسته های به حق و ناحق موجود٬تنها راه نجات هیات کشتی رای اعضای مجمع به حیدری است که می تواند هیات کشتی را به مسیر مطلوب ودر ریل اصلی ورزش که همان اخلاق. احترام به پیشکسوت.عقل گرایی.عمل گرایی .خردجمعی و استفاده از دانش مربیان کارآمد می باشد که بدون شک تنها راه نجات کشتی با تمام احترام به دیگر نامزدها محمود حیدری است.
جشن بزرگ ولادت حضرت على اکبر و روز جوان در شهر نصرت آباد با حضور مسئولان محلی و نماینده فعلی و سابق قزوین برگزار شد.
در این مراسم محمد علیخانی با اشاره به انتخابات گذشته گفت: خودمان توفیق حضور پیدا نکردیم ولى قهر نکردیم و ایستادیم ، کاندیدا معرفی کردیم و با لیاقتی که کاندیداها داشتند ، مردم حمایت کردند و رای دادند و اکنون مسوولیت بیشتری در قبال مردم پیدا کرده ایم.
وی ادامه داد: برخی می گویند چرا در مسائل استان دخالت می کنید در حالیکه بنده هرجا باشم بدلیل علاقه ای که به این استان و مردم آن دارم خدمتگزار آنها خواهم بود.
همچنین سیده حمیده زرآبادی نماینده منتخب مردم قزوین در مجلس شورای اسلامی با اشاره به پیروزی عقلانیت در انتخابات گذشته تصریح کرد: برخی با بی اخلاقی به دنبال تفرقه در استان هستند اما من تا اخر مسوولیتم کنار حامیان خود از جمله حجت الاسلام شیخ قدرت الله علیخانى و محمد علیخانى و مردم عزیز استان خواهم بود.
وی در پایان با تشکر از حضور پرشور مردم نصرت آباد در عرصه های مختلف انقلاب، برای رفع مسائل و معضلات آنها اظهار امیدواری کرد.
حمیده زرآبادی نخستین بانوی جوان و در عین حال یکی از ناشناخته¬ترین نیروهای سیاسی در استان بود که فرصت حضور در مجلس شورای اسلامی را به دست آورده است. اینکه، چه می¬شود جوان بودن، زن بودن، ناشناخته بودن که هر یک را می¬توان به نحوی به عنوان نقطه ضعف ایشان مشخصاً در استانی با بافت معلومی که دارد به یک نقطه قوت تبدیل کرد بیشتر از اینکه بخواهد تحلیل شود نیازمند نشانه شناسی است. در تحلیل، ما به سراغ چرایی انتخاب می¬رویم، اما در نشانه شناسی از این نوع، ما به دنبال پیامی که می¬خواهیم با رای خود بدهیم می¬رویم. از این¬رو، آنچه در پیش¬رو می¬خوانید بیشتر از آنکه به سابقه انتخابات بپردازد و آنچه رفته است را تحلیل کند به پیامی که مردم قزوین می¬خواستند با رای خودشان به ایشان بدهند، می-پردازیم. از این حیث نگارنده، بر دو ادعا نیز خط بطلان می¬زند. اینکه، رای مردم قزوین نه، رای به شخص ایشان بوده است و نه، بخاطر تلاش تیمی و تبلیغاتی گروه اصلاح طلب بومی حامی ایشان که از نظر من هیچ یک از این دو ادعا درست نیست. به نحوی که از اساس نگارنده مدعی است که هر کسی با هر تباری جدا از جنسیت در هر سن سالی حتی به دور از تبلیغات و کار تیمی تنها با برچسب اصلاح طلب می¬توانست جای ایشان امروز در مجلس باشد. به نحوی که رای به ایشان بیشتر از اینکه رای محلی و بومی و رای به تخصص و کاردانی باشد یک رای کاملاً سیاسی و ملی است با ویژگی¬های خاص خودش؛ نمی¬خواهیم دچار تقلیل¬گرایی و قضا قدر شویم علی االدعا زحمات تیم همراه ایشان و صلاحیت شخص ایشان را زیر سوال ببریم؛ که قطعاً هر دوی این دو عامل از اساس قابل توجه است ولی آنچه بیشتر از همه تاثیر گذار بود پیامی بود که مردم می¬خواستند بدهند نه انتخابی که می¬خواستند بکنند. ویژگی¬های شخصی و کار تبلیغاتی توامان با یکدیگر زمانی مهم است بخواهیم به یک نفر رای بدهیم نه اینکه بخواهیم پیامی بدهیم. پس باید بر هر دو ادعا خط بطلان زد، چرا که مردم نه به شخص ایشان رای دادند، نه نیروهای اصلاح طلب حامی ایشان دراستان، بلکه مردم به یک اصلاح طلب در سطح ملی رای دادن که در استان فرصت انتخاب شدن یافته بود. بنابراین، رای به ایشان رای به آقای قوامی یا آقای علیخانی و اساساً هر نیروی سیاسی اصلاح طلب در استان نیست که چه بسا اگر هر یک از این بزرگان نیز فرصت حضور داشتند که حتماً رای می¬آوردند، بلکه رای به اصلاح طلبی در سطح فراخ آن است.
- در وهله اول چنین پیامی گول زننده است؛ « اینکه یک زن، یک جوان، بدون سابقه سیاسی، با لیبلی از سوی یکی از حاشیه¬ای ترین جریان¬های سیاسی در کاست قدرت، در فرصت اندک برای تبلیغ و هزینه¬ای اندک¬تر نسبت به سایر رقبا، در استانی که جناح راستش در آن یکی از نیرومند¬ترین جریان¬های سیاسی در کشور است و سنت و محافظه¬کاری از شاخصه¬های فرهنگی آن است می¬تواند بیشترین رای را از آن خود کند ». دراین وهله، پیام به ما می¬گوید: مردم استان مترقی¬تر از پیش در مسیر توسعه سیاسی قرار گرفته¬اند و برایشان زن بودن، جوان بودن، تبار خانوادگی، تبلیغات، قومیت، سنت¬گرایی در ذیل مسائل ملی، سیاسی و دغدغه¬های کلان است. اما در وهله دوم وقتی به عمق مسئله می¬پردازیم کمیک کار لنگ می¬زند. این پیام زمانی درست است که هر یک از مولفه¬های مدرنیزاسیون، توسعه¬سیاسی، شعور سیاسی، تحزب به واقع مصداق عینی داشته باشد، نه اینکه با یک رای به صورت برعکس تشخص بیابد. در این پیام، بیشتر از اینکه سیاست موج بزند، غیاب سیاست موج می¬زند. این پیام بیشتر از اینکه برآمده از سیاست با سبقه تاریخی، فعالیت احزاب، رشد مدرنیزاسیون و شاخصه¬های فرهنگی باشد و اساساً برآمده از یک انتخاب ایجابی با مولفه¬های نظیر کاردانی، سبقه سیاسی، توانایی فردی، برنامه استانی و ملی که یک رای سلبی با دال خالی از هرگونه مولفی است که می¬توان به عنوان تراز بالای توسعه سیاسی قلمدادش کرد. تحلیل¬هایی از این دست را نمی¬توان با حضور در پای صندوق رای سبک سنگین کرد و اساساً با تعداد آرای اخذ شده آن رتبه¬بندی هم نمی¬شود بلکه، چه قبل و چه بعد از انتخابات باید برای تک تک کسانی که از آن¬ها مطالبه رای داریم باید برنامه داشته باشیم، از آن مهم¬تر کسانی که رای می¬دهند باید مطالبه داشته باشند و مطالبات خود را بشناسند، تا بتوان آن میزان رای را به حساب آورد و به عنوان پشتوانه آن را خرج کرد. در غیر اینصورت، آن رای تنها یک چند هزار ورق کاغذ است که هیچ وجه عینی ندراد، ذهنیتی از مردمی است که رای دادند نه عینیت آنان. به همین صورت حضور یک پادگفتمان عاری از عینیت حضور، که آن¬ هم نه از جیب سهام¬داران آن در استان، که در خارج استان خرج می¬شود هیچ معنای ندارد. مضافاً که کدهای اشتباهی به ما می¬دهد هر کسی می¬تواند با یک لیبل و برچسب نماینده یک استان شود! نیازی نیست حتماً کارنامه درخشانی داشته باشیم و مراقب تصمیماتی که می¬گیریم باشیم، چرا که مردم به ما رای نمی¬دهند بلکه به برچسب ما رای می¬دهند! کسی مطالباتی ندارد، یا اگر دارد توانایی بیان آن را ندارد یا اگر داشته باشد ما متصدی آن نیستیم بلکه آن¬ها به بیرون از استان چشم دارند. خلاصه، ما نه کارگزار که تنها قاصد آن پیام هستیم! نتیجه؛ در بهترین حالت ممکن است دور بعد رای نیاوریم! اما بدتر از آن می¬توانیم به عنوان الگوی سرآمدی شویم برای ناامیدی تا امید!
- اما این پیام می¬تواند نقطه عطفی شود برای گذار به برهه جدیدی در مدیریت استان که بی¬شک حضور خانم زرآبادی در آن باید به فال نیک گرفت. نخست، گسیخته شدن استیلای هژمونیک مردان در مدیریت استان. دوم، اینکه جوانان بجای اینکه به مهره¬های قدیمی متکی شوند خود و برای خود فعالیت کنند و مدیریت استان را به دست بگیرند. سوم، از بین رفتن شخص¬محوری و از آن مهم¬تر نوچه¬پروری که از جانب اشخاص نسبتاً کاریزماتیک در اشل کوچکتر در استان معمول است، اینکه به جای تکیه بر شخص و تشخص فرد، کارجمعی و تشکیلاتی را کلید زد. چهارم، حذف قومیت¬گرایی و رای طایفه¬ای. پنجم، افشای این باور اشتباه که نیروهای حاشیه¬ای¬ شهری فاقد شعور سیاسی هستند و به جریان¬های سنتی تمایل دارند یا این باور اشتباه¬تر که آنان زودتر گول تبلیغات را می¬خورند. نقاط عطفی که اتفاقاً آسیب¬پذیرتر نیز هست؛ یک پیام ملی نیاز به حضور جدی در سطح ملی از سوی منتخب استان دارد، مردم قزوین خسته شده¬¬اند که نماینده¬شان همیشه خاموش و در حاشیه است. زنان به واسطه حضور نماینده¬ هم جنسشان مطالبات بیشتری برای رفع محدودیت¬های اجتماعی، سیاسی، مدیریتی خود دارند. سوم، جوانانی که به ایشان رای داده¬اند نه به این واسطه که ایشان از خودشان بالاتر است به ایشان تمایل نشان داده¬اند بلکه به این دلیل که چون ایشان یکی از خودشان است از او حمایت کردند، بنابراین، هر یک از آنان خود را به نحوی رقیب ایشان قلمداد می¬کنند، که این امر می¬طلبد آنان را در یک مدیریت جمعی سهیم کنند. چهارم، از بین رفتن شخص محوری تنها کفایت نمی¬کند که لازمه آن تقویت بدنه اجتماعی در سطح نیروهای اجتماعی است، در غیر اینصورت همین عامل می¬تواند به ضد خود تبدیل شود. پنجم، از بین رفتن قومیت¬گرایی زمانی نشانه تجدد محسوب می¬شود که عدالت در بین همه تمام قومیت¬های استان رعایت شود، در غیر اینصورت می¬تواند مستعد مشکلات بیشتر شود. ششم، نیروهای حاشیه¬ای به واسطه نیازهای عینی و بیشتر، کم صبرتر و واقع¬گراتر هستند به نحوی که اگر مشکلات اقتصادی، رفاه، بیکاری در حاشیه قرار گیرد می¬تواند به نیروهای عمل¬گرا با نگاه غیرسیاسی و حتی با افکار سیاسی بسیار مرتعجانه تمایل نشان دهند.
- دکتر کیانوش دل¬زنده
